چند روز پیش که برای خرید هفتگی به یک فروشگاه زنجیرهای رفته بودم یکی از فروشندهها جلو آمد و از من خواست چند نمونه عسل را تست کنم. ابتدا به او گفتم قصد خرید عسل ندارم. اما او با گفتن جمله «نیازی به خرید نیست، فقط تست کنید و نظرتان را بگویید.» من را به سمت میزی که چندین نوع عسل روی آن بود، هدایت کرد.
فروشنده با حوصله چندین نوع عسل را به همراه خواص آنها و فصل تولیدشان معرفی کرد و من هم مقداری از هر یک را چشیدم. در نهایت فکر میکنید چه شد؟ بله! فروشگاه را با یک شیشه عسل طبیعی و خوشمزه ترک کردم!
چه بخواهیم و چه نخواهیم، دوره تبلیغات مستقیم و شعارهایی مثل ما بهترینایم به سر آمده است. در ماجرایی که تعریف کردم فروشنده هرگز ادعایی مبنی بر بهترین بودن عسلهایش نداشت. او با درگیر کردن یکی از حواس مهم من، یعنی احساس چشایی، بازاریابی خود را انجام داد و در نهایت موفق به فروش محصولاتش شد. این شیوه یعنی درگیر کردن یک یا چند مورد از حواس پنجگانه مخاطب، یکی از روشهای تاثیرگذار مارکتینگ است که به آن Sensory Marketing یا بازاریابی حسی گفته میشود.
اگر حس میکنید مردم از کنار تبلیغات شما بیاعتنا رد میشوند و انواع روشهای تبلیغاتی تغییری در میزان فروش و جذب مخاطبتان ایجاد نکرده است یا اگر به دنبال راهی برای افزایش فروش و شهرت کسبوکارتان هستید، حتما تا پایان این مطلب با آژانس دیجیتال مارکتینگ «دیجیتالیست» همراه باشید، زیرا قصد داریم شما را با تعریف بازاریابی حسی، مزایا و استراتژیهای اجرای آن آشنا کنیم.
فهرست مطالب
بازاریابی حسی یا Sensory Marketing چیست؟
بازاریابی حسی به شکلی از تبلیغات و ارائه محصول گفته میشود که در آن تمرکز اصلی روی درگیر کردن حواس پنجگانه مخاطب است. احتمالا برای شما هم پیش آمده که هنگام عبور از یک شیرینی فروشی، بوی شیرینی و کیکهای تازه به مشامتان بخورد و هوس کنید یک تکه کیک خوشمزه بخرید.
فروشندههای عطر و ادکلن نیز از بازاریابی حسی به خوبی استفاده میکنند. آنها از شما میخواهند چند رایحه مختلف را بو کنید و به این ترتیب با تحریک احساس بویایی شما، محصولات خود را به فروش میرسانند.
در آگهیهای تبلیغاتی، معمولا از رنگهای شاد و روشن و هنرپیشههای محبوب و خوش چهره استفاده میشود زیرا این رنگها و افراد به راحتی حس بینایی و در نهایت زیبایی دوستی مخاطب را درگیر میکند.
یکی از دلایل مهم موفقیت تبلیغات به سبک بازاریابی حسی، این است که خود مخاطب به این نتیجه میرسد که محصول یا خدمات شما ارزش خریدن را دارد. در واقع، شما به طور غیر مستقیم و با تاثیر بر حواس پنجگانه، مردم را با محصولات خود درگیر میکنید و آنان بدون این که بدانند با دیدن، چشیدن، لمس کردن، شنیدن یا بوییدن محصول به این نتیجه میرسند که باید آن را بخرند.
این نوع بازاریابی و تبلیغات، توسط برندهای مطرح و بزرگ دنیا استفاده شده و امتحان خود را نیز به خوبی پس داده است. فرقی نمیکند صاحب یک فروشگاه کیف و کفش باشید یا یک کافی شاپ یا رستوران. در هر زمینهای که فعالیت میکنید با شناخت استراتژیها و روشهای بازاریابی حسی میتوانید میزان فروشتان را افزایش داده و در عین حال بر محبوبیت برندتان بیفزایید.
آشنایی با تاریخچه بازاریابی حسی
قبل از آن که به سراغ مزایا و استراتژیهای Sensory Marketing مارکتینگ برویم، بد نیست مروری بر تاریخچه این شیوه بازاریابی داشته باشیم. گرچه در سالهای اخیر بازاریابی حسی پررنگتر شده و برندهای کوچک و بزرگ دنیا بیشتر از آن استفاده میکنند اما بازاریابی حسی، قدمت بسیار زیادتری دارد.
ردپای بازاریابی حسی، به سالهای 1990 برمیگردد. در آن زمان تحولات بنیادینی در حوزه مارکتینگ و تبلیغات به وجود آمد و شاهد خلق انواع جدیدی از بازاریابی تحت عنوان بازاریابی عاطفی یا تجربی بودیم. این نوع از مارکتینگ زمینه ساز، ایجاد بازاریابی حسی شد. در واقع صاحبان کسبوکارهای مختلف به این نتیجه رسیدند که تنها کیفیت بالای محصولات و خدمات کافی نیست بلکه برای جذب مشتری باید قلب و احساسات مردم نیز با محصولات یک برند درگیر شود.
بنابراین گرچه تعریف بازاریابی حسی، یک جمله ساده است و میگوییم باید حواس پنجگانه مخاطب درگیر شود اما در عمل برای پیاده سازی به دانش روانشناسی قوی و شناخت کامل پرسونای مخاطب هدف نیاز داریم.
اساسیترین مزایای بازاریابی حسی
Sensory marketing مثل سایر روشهای بازاریابی دیجیتال و سنتی، ویژگیهای خاص و منحصر به فردی دارد که آن را به یک شیوه بازاریابی متفاوت تبدیل کرده است. ما در تمامی انواع بازاریابی برای نفوذ به مخاطب از یک یا چند مورد از حواس پنجگانه او استفاده میکنیم اما چه چیزی باعث شده است تا یک شیوه بازاریابی اختصاصی با تاکید بر حواس داشته باشیم؟
مهمترین مزایای این روش عبارت است از:
- تبلیغات دهان به دهان بین مخاطبین
- در دست گرفتن بخش مهمی از بازار
- هویت سازی برای برند
- ایجاد احساس صمیمیت و وفاداری در مشتری
- افزایش میزان تاثیر تبلیغات و میزان فروش
- حک شدن نام و نشان برند در ذهن مخاطب
وقتی از بازاریابی حسی برای ارائه محصولات و خدماتتان استفاده میکنید، نه تنها تبلیغات شما دیگر آزار دهنده نیست بلکه مخاطب برای دوباره تجربه کردن آن مشتاق خواهد شد. برای مثال وقتی در فروشگاه خود از یک رایحه خوب برای بازاریابی استفاده میکنید مشتری برای تجربه بیشتر آن رایحه خوب، به ماندن در فروشگاه ترغیب میشود.
یا وقتی در آگهی تبلیغاتی خود از یک موزیک زیبا استفاده میکنید مخاطب برای دوباره شنیدن آن موزیک مجددا تبلیغ شما را تماشا میکند. در ادامه به سراغ روشهای بازاریابی حسی میرویم تا بهتر با این شیوه مارکتینگ آشنا شوید.
آشنایی با انواع روشهای بازاریابی حسی
در Sensory marketing تمرکز اصلی روی حواس پنجگانه مخاطب است و هر چه یک تبلیغ تعداد بیشتری از حواس پنجگانه به طور موثر تحت تاثیر قرار دهد، نتایج موفقیتآمیزتر خواهد بود. در ادامه روشهای اجرای بازاریابی حسی را توضیح میدهیم. شما با تلفیق این روشها، میتوانید کمپینهای تبلیغات حسی بسیار موفقی را راهاندازی کنید.
- تاکید بر حس چشایی
در بسیاری از فروشگاهها و جشنوارهها برای افزایش فروش، از مردم میخواهند چند ماده غذایی را تست کنند. تست کردن چند نوع مربا، عسل یا شیرینی با هدف تحریک افراد به خرید انجام میشود.
در این نوع بازاریابی از افراد خواسته میشود با چشیدن مزه چند خوراکی یا نوشیدنی، نظرشان را بگویند یا اعلام کنند کدام یک خوشمزهتر است. در بسیاری از موارد افراد مشتاق میشوند که خوراکی خوشمزهتر را خریداری کنند و با خود به خانه ببرند. این تنها یکی از تاثیرات شگرف بازاریابی حسی با تاکید بر احساس چشایی است.
- تاکید بر حس شنوایی
برای درک اهمیت بازاریابی از طریق حس شنوایی، میخواهم به تبلیغات تلویزیونی چیپس مزمز دقت کنید. در این تبلیغ، روی صدای خرد شدن تکههای چیپس زیر دندان تاکید شده است و صدای خرد شدن چیپس به وضوح به گوش میرسد. این صدا حس ترد و خوشمزه بودن محصول را به ما منتقل کرده و باعث میشود که در یک لحظه هوس خوردن چیپس کنیم.
صدا یکی از آیتمهای مهم در تبلیغات و بازاریابی حسی است. در رستورانها و کافی شاپها، با استفاده از موزکیهای ملایم و فاخر، ذهن مشتریان ریلکس میشود تا به این ترتیب غذای بیشتری بخورند. در مغازهها و پاساژهای مختلف نیز بسته به نوع محصولات، آهنگهای مختلف پخش میشود تا به این ترتیب مردم احساس بهتری داشته باشند و به خرید کردن ترغیب شوند.
- تاکید بر حس بینایی
اگر بپرسند مهمترین حس در بازاریابی حسی کدام است؟ بدون شک باید بگوییم حس بینایی. گرچه همه حواس ما در بازاریابی حسی بهکار گرفته میشود اما نفوذ حس بینایی بر تصمیمات نهایی ما، انکار ناپذیر است. لوگو و رنگ سازمانی، از جمله مواردی هستند که با درگیر کردن احساس بینایی باعث جذب مشتری میشوند.
برای مثال همه مردم با شنیدن نام ورساچه، لوگوی این برند مشهور را به یاد می آورند. لوگوی بنز، مک دونالد، اپل یا نتفیلیکس نیز با درگیر کردن حس بینایی مخاطب، وی را به سوی خود جذب میکند.
بنابراین طراحی لوگو حرفه ای و انتخاب رنگ سازمانی خوب تاثیر زیادی روی جذب مشتری در همان مراحل اولیه دارد. در آگهیها و بنرهای تبلیغاتی نیز، باید توجه زیادی به رنگها و چهره افراد داشته باشید. زیرا همگی با احساس بینایی مخاطب در ارتباط هستند.
- تاکید بر حس بویایی
شاید در نگاه اول فکر کنید احساس بویایی مردم تنها برای شرکتهای سازنده عطر و ادکلن و صنایع غذایی و رستورانها اهمیت دارد. اما اینطور نیست. علاوه بر رستورانها، شیرینی فروشیها و فروشگاههای عطر، حتی در بوتیکها و مراکز فروش کفش و لباس نیز، تحریک بویایی افراد تاثیر زیادی بر میزان فروش دارد.
طبق پژوهشها، همانطور که در یک شیرینی فروشی بوی شیرینی باعث افزایش فروش میشود، در یک فروشگاه پوشاک نیز استفاده از برخی رایحهها مثل رایحه قهوه یا وانیل، باعث ترغیب افراد به خرید خواهد شد. بنابراین حتی اگر کسبوکارتان هیچ ارتباطی به مواد خوراکی یا آرایشی و بهداشتی ندارد، باز هم از بازاریابی بویایی و تاثیر آن بر میزان فروش خود غافل نشوید و سعی کنید محیط فروشگاه خود را با یک عطر و رایحه خاص در ذهن مخاطب ماندگار کنید.
- تاکید بر حس لامسه
یکی از احساسات مهم و پر رنگ ما، حس لامسه است. اگر محصولاتتان جنس خاصی دارد حتما یک نمونه از آن را برای تست در دسترس مشتریان قرار دهید. بدون شک افراد وقتی چیزی را لمس میکنند اعتمادشان بیشتر شده و احتمال خریدشان بالاتر میرود.
تاکید بر حس لامسه، به خصوص در زمینه فروش لباس، کیف و کفش اهمیت زیادی دارد. از مشتریان بخواهید با لمس دو محصول مختلف جنس و کیفیت آنها را مقایسه کنند، آنگاه خواهید دید که تا چه حد مشتاق خرید خواهند شد.
دلایل موفقیت بازاریابی حسی چیست؟
اغلب کارفرماهایی که از Sensory Marketing برای ارائه محصولات جدید یا تبلیغ برند خود استفاده کردهاند، از نتایج راضی بوده و اذعان میکنند که این شیوه بازاریابی در نهایت منجر به افزایش سود و شهرت برندشان شده است. اما دلیل موفقیت این شیوه مارکتینگ چیست؟
در این قمست به رموز اصلی موفقیت این روش میپردازیم:
احساسات مخاطب را درگیر میکند
اصلیترین علت اثرگذاری تبلیغات حسی، درگیر شدن احساسات و عواطف مخاطب است. وقتی به کمک یک رایحه، موزیک یا تصویر خوب حواس مخاطب را تحریک میکنید، نه تنها حس نمیکند که در مقابل یک آگهی تبلیغاتی قرار گرفته است بلکه خود مخاطب به این نتیجه میرسد که باید محصول شما را بخرد.
این شکل از تبلیغات آزاردهنده نیست
بازاریابی حسی کیلومترها با سبک تبلیغات مستقیم و برخی روشهای بازاریابی سنتی فاصله دارد. مردم این روزها از تبلیغات مستقیم و شعارهای نخنما شده، فراری هستند زیرا فکر میکنند برندها و کمپانیها میخواهند با تبلیغات پرزرق برق آنها را گول بزنند. در بازاریابی حسی، بدون این که تبلیغات به صورت مستقیم باشد، احساسات و عواطف مخاطب درگیر شده و منجر به خرید میشود.
تمایل افراد به خرید بیشتر میشود
احتمال این که افراد از بعد چشیدن یک غذا، لمس جنس محصول یا شنیدن یک موزیک تاثیرگذار، تصمیم به خرید بگیرند بیشتر از زمانی است که در مقابل یک آگهی تبلیغاتی مستقیم قرار میگیرند. بنابراین اگر میخواهند نرخ تبدیل و میزان بازدهی کمپینهای تبلیغاتی خود را افزایش دهید حتما از استراتژیهای بازاریابی حسی کمک بگیرید.
کلام آخر
همانطور که گفتیم در سالهای اخیر برندهای مختلف متوجه این حقیقت شدهاند که برای جذب مشتری، تنها تولید محصول باکیفیت کافی نیست بلکه داشتن استراتژیهای بازاریابی قوی به مراتب موثرتر است. به این ترتیب اعتماد مردم به برند بیشتر شده و تعداد مشتریان وفادار آن روز به روز بیشتر میشود.
بازاریابی حسی که روی حواس پنجگانه مخاطب تمرکز میکند یکی از روشهای موثر و کارآمد دیجیتال مارکتینگ است. شما میتوانید فارغ از نوع کسبوکارتان از این شیوه برای درگیر کردن عواطف و احساسات مخاطب استفاده کرده و شهرت و محبوبیت برندتان را افزایش دهید. اگر در این زمینه تجربه و دانش کافی را ندارید بهتر است از یک آژانس بازاریابی و تبلیغات حرفهای در این زمینه کمک بگیرید.